خنده بازار
بخند تا دنیا بهت بخنده...... :D
درباره وبلاگ


می گویند : شاد بنویس ... نوشته هایت درد دارند! و من یاد ِ مردی می افتم ، که با کمانچه اش ، گوشه ی خیابان شاد میزد... اما با چشمهای ِ خیس ... !!
نويسندگان
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:27 :: نويسنده : مهران مافی

همین الان مامانم اومد بهم گفت:بگیر بخواب ، بی خوابی سلولهای مغز رو پـیـر می کنه ! 
منم گفتم : مامان جان ، من مغزم کجا بود ، که سلول داشته باشه ؟!
هیچی دیگه ، قانع شد و رفت

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : مهران مافی

  به راننده تاکسیه میگم: آخرین مسیرتون کجاست ؟!
میگه :خونه مون، میای ؟!
منو میگی :|

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : مهران مافی

  ديشب 27/06/91 ايرانسل بهم اس داده با قبولي طاعات و عبادات براي مشاهده آخرين نتايج المپيك كد فلان را به شماره فلان ارسال كنيد

 

نه تو رو خدا شما به من بگين من سرمو به كجا بكوبم عااااااااااخهههههههه؟؟؟؟؟؟

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : مهران مافی

بازی‌های المپیک رو از کانال عربی می‌دیدم،

گزارشگر هر جمله‌ای میگه مادربزرگم میگه آمـــــــــــــــین! :|

نظرات (1)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:22 :: نويسنده : مهران مافی

  شهرام شبپره : 
((خعلي خشكله يارم , همينه مشكل كارم...))
مومن آخه اينم مشكله ؟ تا باشه ازين مشكلا... مرتيكه مرفه بي درد اصن نميدونه مشكل به چي ميگن...

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:20 :: نويسنده : مهران مافی

  گروه اینترنتی میشی گروپــــ

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:19 :: نويسنده : مهران مافی

  گروه اینترنتی میشی گروپــــ

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:17 :: نويسنده : مهران مافی

 دوتا رو داشتن اعدام می کردن، به اولی میگن آخرین آرزوتو بگو

میگه می خوام خانوادمو ببینم

به دومی میگن تو بگو، میگه نزارین خانوادشو ببینه !

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:15 :: نويسنده : مهران مافی

  اگه يه روز وقتي که تو خيابون راه مي ريد يه دختر جلو امد و گفت که از شما خوشش مياد بايد اول 
دورو برتونو خوب نگاه کنيد و بعد بدون هيچ حرفي با اخرين سرعت و بدون نگاه کردن به عقب از اونجا 
فرار کنيد!!!مي گيد:چرا؟ الان بهتون مي گم:

1.بابا اون همون حسن(دوست جون جوني تونه)که چادر سرش کرده.

2.دوربين مخفيه.

3.دختره حالش خوب نيست و ممکنه گرد نخود با دز بالا مصرف کرده باشه(تو اين حالت پيشنهاد مي 
کنيم شرط انسانيت را به جا بيارين و اونو به اولين بيمارستان برسونيد).

4.ممکنه طرف از ديونه خونه در رفته باشه!

5.بخواد شما رو امتحان کنه(يعني فرستاده تام الختيار دوست دخترتون باشه.مثلآ يه چيزي تو مايه 
هاي ميتي کومون).

6 بخواد شما رو اسگل کنه تا با دوستاش که همگي پشت ديوار قايم شدن بهت بخندند(تو اين حالت 
هم توصيه مي شه بخاطر ادب کردن و حفظ شان پسرا در جامعه-قبل از اينکه فرار کني يه مشت 
محکم تو دماغ تازه عمل شدش بزنيد).

7.بخواد مثل اوار رو سرتون خراب شه...اه شما هيچي نمفهميد...يعني زنتون شه(اين خطرناک 
ترين حالت موجود است...امار نشون داده از هر 100 نفر 1 نفرجان سالم به در برده!)

8.ممکنه ادم فضايي باشه که رفته تو جلد يه دختر و بخواد شما رو با خودش ببره فضا روتون ازمايش 
بکنه(اخر تخيل بود نه؟).



10.%0.0001 هم احتمال داره طرف راست بگه که کلآ به ريسکش نمي ارزه!
خلاصه از من گفتن 2 تا پا داريد 4 تا ديگه قرض کنيد فرار کنيد وگرنه عواقب بعديش پاي
خودتونه...همين طوري ميشه که در شهر ادامو نشون ميده و همه ميگن از دست دوست ناباب...

نظرات (0)
سه شنبه 28 شهريور 1391برچسب:, :: 19:13 :: نويسنده : مهران مافی

 سفارش یارو به فرزندش :

برو مسجد هم نمازت رو بخون هم کفشاتو عوض کن !:9:

.

نظرات (0)